نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 965 )
ســوره 16 : نحـــل ( مـکّــی ـ 128 آیه دارد ـ جزء چهــاردهم ـ صفحه 267 )
( قسمــت سیــزدهـــــم )
اثبـات تـوحیــد
( جزء چهارد هــم صفحــه 272 آیه 51 )
بسم الله الرحمن الرحیم
وَقَالَ اللّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإیَّایَ فَارْهَبُونِ
تفسیـــر لفظـــی :
و خـــدا فرمود دو معبــــــــــود براى خود مگیرید
جز این نیست که او خدایى یگانه است پس تنها از من بترسید
تفسیـــر ادبی و عرفانی :
این آیت ؛ اثبات تــوحیــد است ،
و تــوحیـــــد ، مایـه ی دیـــن است،
و اســـــلام را رکــــنِ رکیــــــن است ،
بی توحیـد ، طاعت ، مقبــــــــول نیست ،
و با شِــــــرک ، عبـــــــادت ، به کار نیست .
بدان که توحیــد سه قسم است :
اول ؛ توحیــــــدِ اقـــــرار ؛
که همان ایمــان به خـــــدای یکتـــا و نفی همه ی بت هاست ،
دوم ؛ توحیـــــــد معاملــــت ؛
که آن چه هست در ملکوت او ، و به اراده ی او ، و به خواست او است ،
سوم ؛ توحیــــد ذکــر و رؤیت ؛
که از غیــر خــدا بیــــزار بودن و تنها او را پرستیدن ،
و از او کمک خواستن است .
و حقیقتِ توحیــــــــد ،؛ دو بــــاب است :
یکتــــــــا گفتـــــن و یکتـــــــا دانستـــــــــن ؛
یکتـــا گفتــن ؛
سِرِّ همه ی علوم است ، و مایه ی همه ی معـــارف ، و مبنــــای دین ، و حاجـــز میان دوست و دشمن ،
و آن را سه وصف است :
نخست ؛ گواهی دادن به یگانگی و یکتائی خداوند در ذات ،
و منزّه دانستن وی از نیــــاز و یا داشتن زن و فرزنــــــــد و انبــــاز .
دوّم ؛ گواهی دادن به یکتائی او در صفــــات ، که در آن ، بی مثل و بی مانند دانستن وی است ، زیرا چگونگیِ صفاتِ خداوندِ یگانه ، نامفهوم و نامحاط و نامحدود ، و از حـــدّ اوهـــــام بیرون است ، و کس نداند که چون است .
سوّم ؛ گواهی دادن به یکتائیِ خداوند در نام ها ، نام های حقیقیِ ازلی ، که وی را حقـــایقنــــد ، و از دیگران که آفریده ی اویند همه نام ها عاریتی است ! آن چه نام خداست حقیقتی است قدیم و ازلی ، به شایستگیِ او ، و آن چه نام خلق است ، همه آفریده و مُحدَث به شایستگیِ آنان ، چنانچه مثلاً رحمن نامی از نام های خــــــداست که جز او را به آن نخوانند
امّا یکتــــــا دانستن :
و آن در خدمت و در معاملت و در همّت است ؛
در خدمت ؛ ترک ریـــــــا است و رعایت اخـــلاص ،
در معاملت ؛ تصفیــــه ی سِـرّ و تحقیقِ ذکـــــر است ،
و در همّت ؛ گم کردنِ آن چه جـــــز او است ، و وارستن به آزادیِ دل از هرچه جــــز او است .
نه این که او را خـــــــدا دانستن و دیگری را کـدخــــدا دانستن !
[ به راستی که چقدر زشت و ناپسند است کسانی که باید مربی و مرشد و واعظ و راهنمای مردم باشنــــــــد ، او را گـــــــم کنند و چشم امیـــــــدشان به غیــــــــر او ( کدخدای خود ساختـــه شان ) باشد !!! تا جائی که مشکل آبِ خوردن و ازدواج جوانان را با تحریم ها گره بزنند و برای رفع این مشکلات چشمشان به عنایت کدخدایشان باشد !!! ]
همه چیز را عبــــارت ؛ آسان است ، و یافت ؛ مشکل ،
ولی در توحیــــــــد ؛ یافت آسان است و عبـــــارت دشوار !
عبـــارتِ توحیــــــــــــد ؛ از عقـــل بیـــــــرون است ،
و عیـــــنِ توحیــــــــد ؛ از توّهــــم ، مصــــون ،
و حـــــادث ؛ در ازلی ، گـــــــــــم است !
توحیــــد آن است که جـــــــز از یکـــــی نبـــوَد ،
معـــــــــروف بُـــــوَد ، عــــــــارف نبـــوَد !
مقصـــــــــود بوَد ، قاصــــــد نبوَد !
موحّـــد آن است که ؛ او را جــــز او نبــــوَد !
تا آن گاه که این خود نبوَد ، همــــه ؛ خودِ او بوَد !
تقدیم به دوستداران امام مهدی (عج) و منتظران ظهور حضرتش :
[ روی عنوان ها کلیک کنید ]
موضوع :